دکتر پورنامداریان تاکید کرد:
ضرورت تدوین «علم معانی» برای شعر فارسی
استاد برجسته ادبیات فارسی در رابطه با تأکید بر اهمیت معنا در سنت کهن، به شمس قیس رازی استناد کرد و گفت: بزرگترین شعرشناس دنیای کهن، یعنی شمس قیس رازی در کتاب "المعجم" میگوید که وقتی شاعر میخواهد شعری را آغاز کند، ابتدا باید به نثر، معنی آن را بیندیشد؛ یعنی معنی تا این اندازه مهم است، بنابراین یکی از کارهای اساسی، نوشتن یک کتاب معانی برای شعر فارسی است و حتماً در آن باید نوع شعر و معناداری را در نظر گرفت.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی دانشگاه قم، دکتر تقی پورنامداریان، استاد برجسته پژوهشهای بلاغی و ادبیات عرفانی در افتتاحیه همایش ملی "پژوهشهای بلاغی" که امروز 20 آبان در دانشگاه قم برگزار شد، به ارائه سخنرانی خود با موضوع ضرورت تدوین «علم معانی» برای شعر فارسی پرداخت.
وی در آغاز با اشاره به تجربه شخصی خود در مواجهه با علم معانی کلاسیک اظهار کرد: از قدیم گمان میکردم برخی از مباحثی که در علمالمعانی وجود داشت بیجا بود؛ برای نمونه "فصل و وصل" که من نمیدانستم این مبحث چگونه میتواند زیبایی ایجاد کند. از آن زمان فکر میکردم که یک علم معانی باید برای زبان فارسی نوشته شود.
این استاد برجسته با مروری بر تاریخچه انواع ادبی گفت: انواع ادبی از ۳۵۰ سال پیش از میلاد مسیح توسط ارسطو و حتی پیش از آن، افلاطون گفته شده است و آن را به سه قسم تقسیم کرده بودند که این سه نوع عبارت بودند از: نمایشی، حماسی و غنایی. ارسطو در کتاب "فن شعر" درباره شعر غنایی و شعر حماسی سخن چندانی نگفته است و در قرن نوزدهم بود که کسانی همچون جان استوارت میل، تعریفی برای شعر غنایی پیدا کردند و گفتند «هر شعری که بیان احساسات و عواطف شخصی کند را شعر غنایی مینامیم.»
دکترپورنامداریان به تمایز اساسی بین شعر غنایی و دیگر انواع شعر اشاره و تشریح کرد: کتابهای بسیار متعددی نوشته شده است که در آنها گفته شده شعر غنایی با شعر تعلیمی و حماسی تفاوت دارد. در شعر تعلیمی و حماسی، گوینده میخواهد احساسات و عواطفی را در دیگران برانگیزد. اما شعر غنایی با آن تعریفی که در قرن نوزدهم پیدا کرد، میخواهد احساسات و عواطف شخص شاعر را بیان کند. با در نظر گرفتن این مسأله، دو سبک جداگانه به وجود میآید.
وی با بیان اینکه ارسطو عمدتاً به شعر داستانی پرداخته، افزود: شاعران بیشتر به خاطر شعر داستانی مشهور بودند. حتی ارسطو وقتی در کتاب "فن شعر" صحبت میکند، بیشتر درباره تراژدی صحبت میکند، چرا که مردم میتوانستند آن را در آمفیتئاترها ببینند. ارسطو درباره این صحبت میکند که شخصیتها باید چگونه باشند و چگونه باید آن را مطرح کرد تا حس شفقت و ترس در مخاطب ایجاد شود و بینندهها به کاتارسیس برسند. اما درباره شعر غنایی هیچ صحبتی نمیکند، در حالی که شعر غنایی در یونان وجود داشته است.
این استاد برجسته ادبیات فارسی در ادامه به تعبیر جان استوارت میل اشاره کرد و افزود: بعدها جان استوارت میل میگوید که ما شعر غنایی را استراق سمع میکنیم؛ یعنی شاعر آن را برای ما نمیگوید و فقط میخواهد احساسات و عواطف شخصی خود را بیان کند. به همین جهت، شعر داستانی پیوستگی و انسجام معنایی دارد. اما وقتی شاعر جزئیات را میداند و شعر را برای بیان احساسات خود میگوید، لازم نیست جزئیات را نقل کند و شعرش پیوستگی داشته باشد. بنابراین پیوستگی را فقط در اشعار داستانی و نمایشی میتوان دید.
دکتر پورنامداریان با طرح این پرسش که آیا باید معناداری در انواع ادبی را در علم معانی در نظر گرفت، به نقش گوینده و موضوع پرداخت و خاطر نشان کرد: ما بیشتر در تعریف علم معانی میگوییم که کیفیت تطبیق کلام با محتوای حال مخاطب است. آیا حال گوینده و حال موضوع تاثیری در علم معانی ندارد؟ باید تاثیر داشته باشد.
وی تصریح کرد: آیا اگر سعدی میخواست شعر حماسی بگوید، میتوانست همانند فردوسی بگوید؟ صاحب چهارمقاله عروضی در باره شاهنامه میگوید: "در عجم و عرب سخن به این فصاحت ندیدم." سعدی نمیتوانست شعر حماسی بگوید و به همین نحو، شاید اگر فردوسی هم میخواست شعر غنایی بگوید، نمیتوانست. بنابراین به نظر من موضوع شعر غنایی و حماسی با هم تفاوت دارند و عنصر معنا داری، یکی از عناصر اساسی در شعر کلاسیک، پیشامدرن و گویندهمحور است.
این استاد برجسته ادبیات فارسی برای تأکید بر اهمیت معنا در سنت کهن، به شمس قیس رازی استناد کرد و ادامه داد: بزرگترین شعرشناس دنیای کهن، یعنی شمس قیس رازی در کتاب "المعجم" میگوید که وقتی شاعر میخواهد شعری را آغاز کند، ابتدا باید به نثر، معنی آن را بیندیشد؛ یعنی معنی تا این اندازه مهم است. هر چند در قرن بیستم کسانی چون سارتر، یاکوبسون و نیچه معنی را کنار میگذارند، اما در قدیم، زمانی که میخواهیم درباره علم معانی سخن بگوییم، نمیتوان گوینده و نوع شعر را درنظر نگرفت.
دکتر پورنامداریان در جمعبندی نهایی خود خاطر نشان کرد: بنابراین یکی از کارهای اساسی، نوشتن یک کتاب معانی برای شعر فارسی است و حتماً در آن باید نوع شعر و معناداری را در نظر گرفت.
وی در پایان با اشاره به دیدگاه نورتروپ فرای و طرح پرسشی درباره وزن شعر، بر پیچیدگی و ضرورت جامعنگری در تدوین چنین کتابی تأکید کرد و افزود: در کتاب "تحلیل نقد" که نورتروپ فرای نوشته است، علم معانی شرایط ویژهای است که میان متکلم و مخاطب برقرار است. آیا در مورد شعر غنایی، وزن شعر اعتراضی و شعری که در فراق یار است، یکی است؟ وقتی میخواهید کتابی درباره علم معانی باز کنید، باید ملاحظات زیادی در نظر گرفتهشود.
همایش ملی "پژوهش های بلاغی" در پنج پنل تخصصی با سخنرانی اساتید و پژوهشگران ادبیات فارسی هم اکنون در دانشگاه قم در حال برگزاری است.

نظر دهید